از اين
بالاتر توبه ی اخصّ الخواصّ است. توبه ی پيغمبر اكرم(ص) است كه ميفرمود: دل مرا
كدورت ميگيرد؛ زنگار ميگيرد. براي پاكي دلم براي توجّه به غير خدا، روزي هفتاد
مرتبه استغفار ميكنم[1]. استغفاري كه از دل بيرون ميآيد نه از زبان. اميرالمؤمنين(ع)
در روزها تماس با مردم داشته است. خوردنها و خوابيدنها داشته است. همين توجّه به
غير حقّ در نظر آن حضرت گناه است. اين ترك اولي نيست؛ به جاي آوردن مكروه نيست.
بلكه به قول حاجي سبزواري(ره) همين مقدار كه توجّه به حقّ نيست؛ و معرفت
اميرالمؤمنين(ع)، معرفت حضرت زهرا(س)، معرفت پيغمبر اكرم(ص) و ائمه ی طاهرين(ع)،
اقتضا ميكند كه هميشه متوجّه حقّ باشند. لذا اگر دعاي كميل است و آن گريهها و
اشكها از اميرالمؤمنين(ع)، اگر دعاي ابوحمزه ی ثمالي است و آن همه تضرّع و زاريها
از امام سجاد(ع) و بالاخره اگر آن دعاهاي در مفاتيح است و آن تضرّعها از ائمه ی
طاهرين(ع) همه و همه از اينجا سرچشمه گرفته است. آنها حقيقتاً دلشان ميتپيد و در
مقابل خدا سرافكنده بودند و خضوعشان در مقابل خدا خيلي بيشتر از خضوع آدم گناهكار
بوده است. براي اينكه هر كه معرفتش بيشتر است، استغفار و خضوعش هم بيشتر است.
پيغمبر روزي هفتاد مرتبه استغفار ميكند. اين رسم هميشگي آن حضرت بوده است. حضرت
زهرا گناه ندارد و ترك اولي ندارد، اما بعضي اوقات توجّه به غير حقّ دارد. لذا در
دل شب به اندازهاي گريه ميكند كه يك شيشه پر از اشك ميكند. اميرالمؤمنين گناه
ندارد، ترك اولي ندارد، اما گاهي توجّه به غير حقّ دارد؛ و همين اندازه توجه به
غير حق به اندازهاي دل او را ميتپاند. و به اندازهاي دل او خاضع و سرافكنده ميشود
كه در نخلستان غش ميكند. مثل كسي كه مرده است. ضراربن ضمره به معاويه ميگفت:
حضرت علي(ع) شبها مثل مارگزيده به خود ميپيچيد و گريه ميكرد[2].چرا چون معرفتش
به خدا بيشتر است.
پي نوشت
ها:
[1].
مستدرك الوسائل، جلد 5، صفحه ی 220.
[2]. بحار، جلد 41، صفحه ی 15. نهجالبلاغه،
فيض الاسلام، حكمت 74.